سایه ی من (جلد دوم) به قلم زهرا باقری
پارت چهل و دوم :
مهرداد:
_کاش میشد یکم از ترسناک بودن لحنت کم کنی!
سیاوش:
_هرچی بیشتر باهاتون صادق باشم بهتره! آقا سالار لطفاً وقتی ریموت و زدم با هر سرعتی که میتونی برو تو حیاط!
مهدی:
_این خونه ی داغون در کنترلی داره؟!
سیاوش ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
Niloofar
00یعنی از بین اینهمه جا تو دنیا اینا باید برن تو اون خونه ی متروک؟😱